loading...

مجله خبری تشریفات

بازدید : 14
يکشنبه 23 بهمن 1401 زمان : 11:19

به رغم نبردهاى سه گانه اى که دربین مسلمین و یهود صورت اعطا کرد، فرستاده خداوند از ادامه اتحاد و تشریفات ترحیم مشهد عهد با یهود خیبر نومید عدم وجود. لذا گروهى از مسلمان‌ها را به آن جا ارسال کرد تا با اهل خیبر نیز از در مسالمت درآید؛ لیکن این مبادرت به عاقبت نرسید. با آن که مورخان، این جنبش را به اسم خصوصیّه تصویب کرده و معتقدند که فرستاده، عبدالله بن رواحه را براى کشتن اُسیر بن رزام، فرمانده و تعالی یهودیان خیبر، به آن جا ارسال کرد، (عصفرى، تاریخ خلیفه، ص34 ؛ یعقوبى، تاریخ، ج1، ص395 و طبرسى، اِعلام الورى، ج1، ص210؛ اسم این یهودى در منابع گاه اُسیر و گاه یُسیر و اسم پدرش زارم، رازم و رزام ضبط شد‌ه‌است). دلایل و شواهد حاکى از آن میباشد که‌این جنبش به خواسته کشتن این شخصیت یهودى نبوده و کشته شدن وى اتفاقى بوده میباشد. به لحاظ مى برسد که نبی اسلام، این دسته را به مراد برقرارى صلح با یهود خیبر و ذکر کرد وگو با بلندمرتبه آن ها ارسال کرد.

در ماه رمضان سال ششم مهاجرت به رسول(ص) خبر رسید که یهود خیبر و مشرکان پیرامون آن درصدد توده آورى نیرو براى حمله به مدینه اند. فرستاده پروردگار(ص) براى بررسى احوال خیبر، عبدالله بن رواحه و سه نفر دیگر را به‌این ناحیه ارسال کرد. این مجموعه مخفیانه به خیبر رفتند و مطالبى از اُسیر ـ که بعد از ابورافع به فرماندهى و سر کردگی خیبر گمارده گردیده بود ـ شنیدند. پس به مدینه برگشته، داده ها خویش را در چنگ رسول گذاشتند. مدتى آنگاه (در ماه شوال) آن حضرت یاران خویش را خواست و این توشه گردآوری زیادترى را به یار و همدم عبدالله، روانه خیبر کرد. وقتى آن ها به خیبر رسیدند، اعلام کردند که از سوى فرستاده آمده اند؛ آن ها از اُسیر دفاع خواستند و اُسیر نیز از آن ها تامین خواست. بعد با یکدیگر دیدار کردند. وی به اُسیر گفتند: چنانچه نزد رسول آیى به تو نیکى خواهد کرد و تورا به سر کردگی خواهد گماشت. اُسیر بعد از پافشارى مسلمانها به عهده گرفت که هم پا آن ها برود، لیکن مشاوران وی گفتند محمد(صلى الله علیه وآله) کسى وجود ندارد که به بنى اسرائیل سر کردگی بدهد. اُسیر خاطرنشان کرد: صراحت دارد، ولى ما از نبرد خسته گردیده ایم. آن گاه سى نفر از یهودیان را با خویش یار کرده، به سوى مدینه رویکرد افتادند. در دوازده کیلومترى خیبر اُسیر از رفتن به نزد نبی منصرف گشت و دست به خنجر موفقیت، ولى عبدالله بن انیس که در ستون وی بر شتر سوار بود، قبل از آن که اُسیر حرکتى بکند ضربه اى به پایش زد و آن گاه او‌را کشت. سایر مسلمانها هم با دیگر یهودیان سرگرم شدند و همگی را کشتند، به جز یک نفر که برنده به گریز شوید. (واقدى، المغازى، ج1، ص566؛ معافرى، سیره ابن هشام،


البته به دلایلى تکان عبدالله براى کشتن اُسیر نبوده میباشد: نخستین آن که هر گاه شخصى قسم عدم اسیب خویش را پایین پا مى گذاشت و با مسلمان‌ها به پیکار مى پرداخت، یا این که از مشرکانى بود که پیوسته براى مدینه خیانت مى کرد، فرستاده اذن قتل اورا مى اعطا کرد یا این که مى فرمود: چه کسی است که شرّ اورا کاهش دهد؟(نگاه نمایید به: المعافرى، سیره ابن هشام، ج 2، ص619، 633ـ636 و واقدى، المغازى، ص172ـ174 و 184). البته درباره کشتن اُسیر هیچ سیرتکامل دستور یا این که اذن اى از فرستاده گزارش نشده میباشد.

ثانیاً، در منابع تاریخى تأکید گردیده است که کشتن معارضان قسم شکن دولت مدینه در شب، فارغ از استحضار دور و بری ها و به طور ناگهانى صورت گرفته میباشد، ولى وقتى یاران نبی نزد اُسیر رفتند، از وی تامین گرفتند و وی هم از وی دفاع گرفت. از تمام گزارش ها نیز پیداست که‌این تکان در روز صورت گرفته و هیچ شباهتى به خصوصیّه هایى که براى کشتن شورشیان اعمال مى شد، ندارد.

ثالثاً، فرستاده در مأموریت هاى قتل معاندان اسلام، تنها یک نفر (در چهار گزینه) و یا این که پنج نفر (در دو گزینه) بیشتر مى ارسال کرد، ولى ملازمان عبدالله بن رواحه درین تکان سى نفر گزارش گردیده اند.

به رغم نبردهاى سه گانه اى که دربین مسلمین و یهود صورت اعطا کرد، فرستاده خداوند از ادامه اتحاد و تشریفات ترحیم مشهد عهد با یهود خیبر نومید عدم وجود. لذا گروهى از مسلمان‌ها را به آن جا ارسال کرد تا با اهل خیبر نیز از در مسالمت درآید؛ لیکن این مبادرت به عاقبت نرسید. با آن که مورخان، این جنبش را به اسم خصوصیّه تصویب کرده و معتقدند که فرستاده، عبدالله بن رواحه را براى کشتن اُسیر بن رزام، فرمانده و تعالی یهودیان خیبر، به آن جا ارسال کرد، (عصفرى، تاریخ خلیفه، ص34 ؛ یعقوبى، تاریخ، ج1، ص395 و طبرسى، اِعلام الورى، ج1، ص210؛ اسم این یهودى در منابع گاه اُسیر و گاه یُسیر و اسم پدرش زارم، رازم و رزام ضبط شد‌ه‌است). دلایل و شواهد حاکى از آن میباشد که‌این جنبش به خواسته کشتن این شخصیت یهودى نبوده و کشته شدن وى اتفاقى بوده میباشد. به لحاظ مى برسد که نبی اسلام، این دسته را به مراد برقرارى صلح با یهود خیبر و ذکر کرد وگو با بلندمرتبه آن ها ارسال کرد.

در ماه رمضان سال ششم مهاجرت به رسول(ص) خبر رسید که یهود خیبر و مشرکان پیرامون آن درصدد توده آورى نیرو براى حمله به مدینه اند. فرستاده پروردگار(ص) براى بررسى احوال خیبر، عبدالله بن رواحه و سه نفر دیگر را به‌این ناحیه ارسال کرد. این مجموعه مخفیانه به خیبر رفتند و مطالبى از اُسیر ـ که بعد از ابورافع به فرماندهى و سر کردگی خیبر گمارده گردیده بود ـ شنیدند. پس به مدینه برگشته، داده ها خویش را در چنگ رسول گذاشتند. مدتى آنگاه (در ماه شوال) آن حضرت یاران خویش را خواست و این توشه گردآوری زیادترى را به یار و همدم عبدالله، روانه خیبر کرد. وقتى آن ها به خیبر رسیدند، اعلام کردند که از سوى فرستاده آمده اند؛ آن ها از اُسیر دفاع خواستند و اُسیر نیز از آن ها تامین خواست. بعد با یکدیگر دیدار کردند. وی به اُسیر گفتند: چنانچه نزد رسول آیى به تو نیکى خواهد کرد و تورا به سر کردگی خواهد گماشت. اُسیر بعد از پافشارى مسلمانها به عهده گرفت که هم پا آن ها برود، لیکن مشاوران وی گفتند محمد(صلى الله علیه وآله) کسى وجود ندارد که به بنى اسرائیل سر کردگی بدهد. اُسیر خاطرنشان کرد: صراحت دارد، ولى ما از نبرد خسته گردیده ایم. آن گاه سى نفر از یهودیان را با خویش یار کرده، به سوى مدینه رویکرد افتادند. در دوازده کیلومترى خیبر اُسیر از رفتن به نزد نبی منصرف گشت و دست به خنجر موفقیت، ولى عبدالله بن انیس که در ستون وی بر شتر سوار بود، قبل از آن که اُسیر حرکتى بکند ضربه اى به پایش زد و آن گاه او‌را کشت. سایر مسلمانها هم با دیگر یهودیان سرگرم شدند و همگی را کشتند، به جز یک نفر که برنده به گریز شوید. (واقدى، المغازى، ج1، ص566؛ معافرى، سیره ابن هشام،


البته به دلایلى تکان عبدالله براى کشتن اُسیر نبوده میباشد: نخستین آن که هر گاه شخصى قسم عدم اسیب خویش را پایین پا مى گذاشت و با مسلمان‌ها به پیکار مى پرداخت، یا این که از مشرکانى بود که پیوسته براى مدینه خیانت مى کرد، فرستاده اذن قتل اورا مى اعطا کرد یا این که مى فرمود: چه کسی است که شرّ اورا کاهش دهد؟(نگاه نمایید به: المعافرى، سیره ابن هشام، ج 2، ص619، 633ـ636 و واقدى، المغازى، ص172ـ174 و 184). البته درباره کشتن اُسیر هیچ سیرتکامل دستور یا این که اذن اى از فرستاده گزارش نشده میباشد.

ثانیاً، در منابع تاریخى تأکید گردیده است که کشتن معارضان قسم شکن دولت مدینه در شب، فارغ از استحضار دور و بری ها و به طور ناگهانى صورت گرفته میباشد، ولى وقتى یاران نبی نزد اُسیر رفتند، از وی تامین گرفتند و وی هم از وی دفاع گرفت. از تمام گزارش ها نیز پیداست که‌این تکان در روز صورت گرفته و هیچ شباهتى به خصوصیّه هایى که براى کشتن شورشیان اعمال مى شد، ندارد.

ثالثاً، فرستاده در مأموریت هاى قتل معاندان اسلام، تنها یک نفر (در چهار گزینه) و یا این که پنج نفر (در دو گزینه) بیشتر مى ارسال کرد، ولى ملازمان عبدالله بن رواحه درین تکان سى نفر گزارش گردیده اند.

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : -1

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 125
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 31
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 24
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 94
  • بازدید ماه : 433
  • بازدید سال : 1392
  • بازدید کلی : 2124
  • <
    پیوندهای روزانه
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    کدهای اختصاصی